Viral Hastags and Keywords in Artemisia today:20250511

Keyword Definition
1-Omid Name Necklace - 1:Omid Name Necklace, 2:گردنبند اسم امید
2-egregious - 1:برجسته 2:بزرگ 3:فاحش 4:فاحش ، بزرگ ، برجسته ، نمایان ، انگشت نما 5:انگشت نما 6:نمایان
3-vinous - 1:شرابخور 2:عنبیه 3:وابسته به شراب و رنگ آن، شرابی، باده مانند، میفام، قرمز، معت 4:شرابی 5:معتادبهشراب 6:ماننده باده 7:باده مانند 8:میفام 9:میخوار 10:ناشی از میخواری 11:وابسته به شراب 12:خمری
4-vinaceous - 1:قرمز 2:انگوری 3:بادهای 4:شرابی 5:شرابی رنگ 6:قرمز شرابی
5-Big - 1:Big,2:Big', 3:بزرگ, 4:بیوک, 5:درشت, 6:سترگ, 7:گنده, 8:تناور, 9:جثه دار, 10:بيوک, 11:آبستن, 12:با عظمت, 13:با نفوذ, 14:بزرگ ، با عظ مت ، سترک ، ستبر ، ادم برجسته ، ابستن ، دارای ش, 15:ابستن, 16:سترک, 17:ستبر, 18:ادم برجسته, 19:دارای شکم برامده, 20:آدم برجسته, 21:دارای شکم برآمده, 22:قانون فقه: بزرگ, 23:قانون و فقه: بزرگ, 24:پرلاف, 25:لافآمیز
6-egregiously - 1:برجسته 2:بزرگ 3:زیاد 4:کاملا 5:فاحش 6:انگشت نما 7:نمایان 8:بطورفاحش یانمایان
7-enormously - 1:بزرگ 2:عظیم 3:بحد افراط 4:هنگفت 5:خیلی زیاد 6:بغایت 7:فوق العاده زیاد 8:به حد افراط
8-elliptic - 1:افتاده 2:بیضی 3:محذوف 4:بیضوی 5:تخم مرغی 6:د افتاده 7:بیضی وار 8:بیضی شکل 9:دستور زبان: افتاده 10:دستور زبان افتاده 11:مربوط به بیضی 12:بیضی گون 13:مرغانه ای
9-rondelle - 1:دایره 2:جسم مدور 3:سنگهای قیمتی مدورزینتی 4:سنگهای قیمتی مدورزین زینتی
10-tambourine - 1:دایره 2:دایره زنگی 3:دایره زنگی زدن 4:طنبور 5:دایره زنگی ساز
11-winy - 1:شرابی 2:شراب مانند 3:دارایخصوصیات شراب 4:دارای مزهشراب
12-jaspered - 1:یشمی 2:پشمی
13-Carpet Mouse-Pad - 1:Carpet Mouse-Pad,2:Carpet Mouse Pad,3:Carpet Mousepad,4:carpet mouse-pad,5:carpet mouse pad,6:Carpet Mouse-Pad', 7:تولید زیرموشی فرشی, 8:زیر موسی فرشی, 9:فرش موسپد, 10:قالی فرش موس, 11:ماوس پد فرشی, 12:موس پد فرشی, 13:موسپدقالی, 14:موسپدقرشی, 15:پد ماوس فرشی
14-walloping - 1:بزرگ 2:عظیم 3:قوی 4:سختزدن مثل مشت زن 5:دارای صدای ضربت 6:در گویش بزرگ 7:ابر روال عامیانه 8:بزرگ و ملل عامیانه
15-enormous - 1:بزرگ 2:عظیم 3:عظيم 4:عضيم 5:هنگفت 6:بزرگ ، عظیم ، هنگفت 7:عضیم
16-vast - 1:بزرگ 2:زیاد 3:عظیم 4:پهناور 5:وسیع 6:بسیط 7:بی کران 8:پهناور ، وسیع ، بزرگ ، زیاد ، عظیم ، بیکران 9:بازرگانی: مقدار زیاد 10:وسیع بسیار 11:واسع
17-extensively - 1:بزرگ 2:زیاد 3:درهمه جا 4:پهناور 5:بسیار 6:وسیع 7:بسیط 8:زیاد، بسیار، دربسیاری ازجاها، درهمه جا، بطور وسیع 9:کشیده 10:بطوروسیع 11:دربسیاری ازجاها 12:بطور ممتد 13:با وسعت زیاد 14:به طور گسترده 15:به طور مفصل
18-vastly - 1:بزرگ 2:زیاد 3:عظیم 4:پهناور 5:وسیع 6:بی کران 7:زیاد ، بطور وسیع 8:بطوروسیع 9:به طور وسیع 10:به طور پهناور
19-voluminous - 1:انبوه 2:بزرگ 3:گنجا 4:متراکم 5:مفصل 6:حجیم 7:حجیم ، بزرگ ، جسیم ، متراکم ، انبوه ، مفصل 8:جسیم 9:کت و گنده 10:دارای حجم
20-scutellate - 1:بیضی 2:فلس دار 3:سپرمانند 4:پوشیده از فلس
21-sub - 1:تبدیل 2:زیر 3:کوچک 4:مادون 5:خرده 6:تابع 7:جزء 8:کمتر از 9:فرعی 10:جایگزین کردن 11:پیشوند 12:زیرین 13:جای کسی را گرفتن 14:فرع 15:پیشوند خرده 16:تحت 17:جای 18:خرده پیشوند 19:بازیگر ذخیره 20:ورزش: تعویض بازیگر 21:کسی را گرفتن 22:زیر تحت پایین فرو 23:مادون جز کم اهمیت دونپایه 24:نزدیک به در مرز 25:پیشوندی به معنی تحت 26:ساب 27:ابزاری که برای عملیاتهای مختلف درساق مته استفاده میشود 28:چیشوندی به معنای زیر 29:دستوری برای اعلان یک کد
22-vasty - 1:انبوه 2:بزرگ 3:پهناور 4:وسیع
23-decuman - 1:بزرگ 2:عظیم 3:کلان
24- Iran - 1: Iran,2:Iran, 3:ایران, 4:فلاتایران, 5:ايران, 6:سایت ملی ایران, 7:حوزه اینترنتی ایران www address ir, 8:کشور جمهوری اسلامی ایران
25-micro - 1:میکرو 2:کوچک 3:خرد 4:جزء 5:ریز 6:میکور ریز 1 میکروآمپر پیشروی که نشان دهنده 10 به توان منفی ش 7:مانند ریز موج 3 پیشوندی که نشان دهنده حساسیت بسیار زیاد است 8:پیشوند 9:بزرگ کننده 10:پیشوندی بمعنی 11:ج ش پروانه بید خیلی ریز 12:میلیونیم 13:بسیار کوچک 14:بید خیلی ریز 15:کامپیوتر: میکرو 16:الکترونیک: میکرو 17:نجوم: میکرو 18:بازرگانی: ذره ای 19:علوم هوایی: میکرو 20:پروانه بید خیلی ریز 21:پیشوندی به معنی 22:جانور شناسی: پروانه 23:پیشوند لاتین است به معنی میلیونیم و کوچک و کم و کوچک کننده و 24:میکرومیکرومیکرومیکروخرد 25:ذره ایپیشوندی بمعنی 26:خ رد ریز کهین 27:به طور نابهنار کوچک 28:بزرگساز بزرگ کنندهی چیزهای ریز 29:وابسته به میکروسکوپ میکروسکوپی 30:یک میلیونیم 31:پیشوند لاتین است به معنی «میلیونیم» و «کوچک» و «کم» و «کوچک 32:پیشوند کوچکی 33:یک بازی کامپیوتری 34:پیشوندی به معنی یک میلیونیم
26-monumental - 1:بزرگ 2:تاریخی 3:زیاد 4:هویدا 5:یادگاری 6:درخور 7:معلوم 8:افتضاح آور 9:ماندگار 10:یادگاری ، تاریخی ، بزرگ ، شگفت اور 11:یادبودی 12:یادگار 13:شگفت اور 14:بزرگداشتی 15:وابسته به یادبود 16:یادمانی
27-capitulum - 1:بخش 2:کوچک 3:فصل یا قسمت مختصری 4:capitula pl بخش 5:نوک یا سرکوچک 6:گرزه 7:نوک یاس سر کوچک 8:نوک یا سر 9:برجستگی سر استخوان چماق سر سر راس گل آذین 10:ج سر دنده یک مهره دار 11:که سطح مفصلی در تماس با جسم مهره ای یا مرکز فقراتی میباشد
28-chrysoprase - 1:استرالیا 2:امریکا 3:برزیل 4:تانزانیا 5:نیمهشفاف 6:اپال 7:سختی 8:مع یکجور یاقوت زرد 9:عقیق سبز 10:معدن: یکجور یاقوت زرد 11:یک جور یاقوت زرد 12:معدن یک جور یاقوت زرد 13:شکستگی: صدفی 14:روسیه اورال 15:شفافیت: غیرشفاف 16:شکل بلورها: پهن و کوتاه 17:محل پیدایش: لهستان 18:رده بندی: اکسید 19:تشابه کانی شناسی: کالسدوین 20:اوانسیت 21:کریزوپراس 22:ژیزمان: تقریبا کمیاب; لهستان 23:آلمان کمیاب 24:زیمباوه و آفریقای جنوبی 25:رنگ کانی: سبز زمردی تا سبز سیب 26:پاراژنز: گارنی ییریت 27:سزپانتین 28:منشا تشکیل: قشرهای هوازده سنگهای اولترابازیک 29:کاربرد: به عنوان سنگ ظریف در تزیینات و زینت آلات مصرف میشود 30:پراس یا پراز
29-jumbo - 1:بزرگ 2:درشت 3:ادم تنومند و بدقواره 4:جانور غولاسا 5:آدم تنومند و بدقواره 6:جانور غولآسا 7:ارابه مته بر 8:داربست متحرک
30-rondel - 1:دایره 2:زینتی 3:جسم مدور 4:سنگهای قیمتی مدورزینتی 5:سنگهای قیمتی مدورز زینتی 6:سنگهای قیمتی مدور
31-roundel - 1:دایره 2:هلال 3:صفحه کوچک و کروی شکل 4:پنره گرد 5:آرم هواپیما 6:شیشه گرد در پنره
32-imminution - 1:کوچک 2:کاهش 3:خرد 4:کسر 5:کمشدگی 6:باریک شدگی
33-section - 1:Section, 2:بخش, 3:ترسیم, 4:تقاطع, 5:تیره, 6:دایره, 7:دسته, 8:شعبه, 9:گروه, 10:بند, 11:برش, 12:مقطع, 13:برش دادن, 14:جزء, 15:قسمت, 16:قطعه, 17:قطع, 18:سطح مقطع, 19:نیمرخ, 20:قسمت هر بخش مستقل انتقال در سیستم رله رادیویی در سیستمی که ب, 21:قسمت در سازمان ، مقطع ، برشگاه ، بخش ، قطعه ، دسته ، گروه ، , 22:برشگاه, 23:قسمت قسمت کردن, 24:جوخه, 25:علوم نظامی: بخش, 26:قانون فقه: شعبه, 27:روانشناسی: برش, 28:علوم مهندسی: قسمت, 29:رسد دریایی یا هوایی دو هواپیما یا نصف یک ناو قسمت, 30:قبضه توپ, 31:رسد توپخانه, 32:قسمت در سازمان, 33:معماری: بره, 34:شیمی: بخش, 35:بازرگانی: بخش, 36:علوم هوایی: مقطع, 37:قانون و فقه: شعبه, 38:تصویر میانبر, 39:جز ز کردن, 40:بریدن به بخشهای کوچک, 41:عمل بریدن, 42:نمای میانبر, 43:بخشی از منطقه در حال کار یک معدن, 44:مقطع مشخص, 45:نمای برش
34-shortly - 1:خلاصه 2:زود 3:کمتر 4:کوتاه 5:کوچک 6:مختصر 7:مختصرا 8:کوتاه کردن 9:شلوار کوتاه 10:کمی 11:بزودی ، زود ، مختصرا، بدرشتی ، کمی ، اندکی 12:بزودی 13:اندکی 14:باقی دار 15:تنکه 16:یک مرتبه 17:غیر کافی 18:عنقریب 19:ندرتا 20:قاصر 21:کسردار 22:بیمقدمه 23:پیش از وقت 24:بدرشتی 25:در چند واژه
35-eminent - 1:برجسته 2:بزرگ 3:بلند 4:هویدا 5:والا مقام 6:والا 7:متعال 8:برجسته ، بلند ، متعال ، مجازی بزرگ ، واال مقام ، هویدا 9:مج بزرگ 10:هوی هویدا 11:بزرگ مج 12:روانشناسی: برجسته 13:مجازی بزرگ 14:پرآوازه آدم 15:رفعت مند آدم 16:رفیع مکان 17:شایسته آدم 18:برتر آدم 19:فرازمند 20:فرازین مکان
36-loftily - 1:بزرگ 2:بلند 3:ارجمند 4:مغرورانه 5:بامناعت 6:عالی 7:بلند پایه 8:رفیع 9:با رفعت
37-nonus - 1:بزرگ 2:بزرگتر
38-allophane - 1:آبی 2:زرد 3:سبز 4:قهوهای 5:نیمهشفاف 6:اپال 7:چرب 8:اطریش 9:چگالی 10:سختی 11:قشری 12:لیمونیت 13:آلوفان سیلیکات آلومینیم به رنگهای مختلف که در استالاکتیتها ی 14:جلا: شیشه ای 15:رنگ خاکه: سفید 16:چک و اسلواکی 17:رده بندی: سیلیکات 18:شفافیت: شفاف 19:ژیزمان: تقریبا کمیاب; آلمان غربی 20:منشا تشکیل: ثانوی 21:پاراژنز 22:آلوفان 23:سیستم تبلور: ناشناخته 24:رخ: ندارد 25:نوع سختی: شکننده 26:اشکال ظاهری: استالاکتیت 27:بریتانیای کبیر و امریکا 28:خواص شیمیایی: ناپایدار 29:رنگ کانی: سفید 30:تشابه کانی شناسی: واریسیت 31:هالویزیت 32:شکل بلورها: ایزومتریک 33:پسودوکوبیک 34:اغلب از شکل اصلی خارج شده 35:محل پیدایش: آلمان غربی
39-bazillion - 1:بزرگ 2:عظیم 3:نامحدود 4:بی کران 5:بیحد 6:بی اندازه
40-arch - 1:Arch, 2:ابر, 3:اصلی, 4:بزرگ, 5:شیطان, 6:طاق, 7:طلاق, 8:کبیر, 9:کمان, 10:چفت, 11:تاق, 12:ناقلا, 13:رییس, 14:قوس, 15:شیطان، شوخ، بشکل قوس یاطاق دراوردن، ناقال، موذی، رییس ،نما، , 16:رییس «و» کبیر «و» بزرگ تاق ، چفت ، چفته ، چفد ، کمان ، بشکل, 17:n & vt: کمان, 18:بشکل قوس یاطاق دراوردن, 19:adj: ناقلا, 20:موذی, 21:arch: پیشوندی بمعنی «رییس» و «کبیر» و بزرگ, 22:منحنی کردن, 23:n and vt: کمان, 24:بشکل قوس یاطاق درآوردن, 25:چفته, 26:کمانه, 27:بشکل قوس یاطاقدر درآوردن, 28:رءیس, 29:پیشوندبمعنی, 30:علوم مهندسی: قوس, 31:کلمات مرتبط, 32:چفد, 33:عمران: طاق, 34:معماری: سفت, 35:ورزش: قوس, 36:به شکل قوس یاطاق درآوردن, 37:پیشوندی به معنی «رییس» و «کبیر» و «بزرگ», 38:پیشوندی است به معنی رییس و کبیر و بزرگ, 39:تاق سردرها معماری, 40:تاق ضربی زدن معماری, 41:تاق ضربی معماری, 42:تاق قوسی معماری, 43:دارای تاق منحنی کردن, 44:طاق نما معماری, 45:قوس کف پا, 46:پسوند: حکمران سالار, 47:تاق قوسی, 48:به شکل قوس یاطاق درآوردن: ناقلا, 49:زمین ریخت شناسی: کمان طبیعی, 50:قوس نگه دار
41-field - 1:Field, 2:جامعه, 3:دایره, 4:دشت, 5:رشته, 6:زمین, 7:زمینه, 8:فرودگاه, 9:میدان, 10:میدانجنگ, 11:ناحیه, 12:کارگاه, 13:حوزه, 14:ميدان, 15:داده ها, 16:صحرايي, 17:صحرا, 18:کشتزار, 19:پايکار, 20:رشته زمینه حوزه, 21:صحرایی, 22:هییت, 23:میدان دید, 24:میدان کار برای دوربین, 25:قطب, 26:حوزه یا فیلد, 27:حوزه 1 در پویش هم, 28:هر قاب تصویری با دو میدان تقسیم میشود که هر میدان به مدت 1 ت, 29:بافته تلویزیونی به یکی از دو بخشی گفته میشود که از تقسیم قاب, 30:میدان ، حوزه, 31:بمیدان یا صحرا رفتن ، پایکار ،های هدف ، فرودگاه ، میدان دید , 32:بمیدان یا صحرا رفتن, 33:پایکار, 34:زمین هموار, 35:زمین بازی, 36:کلمات مرتبط, 37:هیات, 38:علوم هوایی: میدان, 39:روانشناسی: رشته, 40:توپگیر کریکت, 41:تمام توپگیران کریکت, 42:جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف, 43:رزمی صحرایی, 44:میدان رزم, 45:علوم مهندسی: حوزه, 46:کامپیوتر: فیلد, 47:الکترونیک: میدان, 48:عمران: کارگاه, 49:معماری: میدان, 50:شیمی: میدان, 51:زیست شناسی: میدانه, 52:ورزش: میدان, 53:شکارچیان جز سرپرست و کمکهای او منطقه محصور مسیر مسابقه دو, 54:علوم نظامی: صحرا, 55:به میدان یا صحرا رفتن, 56:پراندن توپ در آغاز مسابقه, 57:توپ را پراندن در آغاز مسابقه, 58:توپ را گرفتن در آغاز مسابقه, 59:توپ را گرفتن و مسابقه را آغاز کردن فوتبال امریکایی, 60:رسایش فیزیک و الکترونیک, 61:رسایی فیزیک و الکترونیک, 62:رشته دانش و فعالیت علمی و غیره, 63:زمین ویژه کاری, 64:زمینه دانش و فعالیت علمی, 65:شرکت کنندگان در مسابقه, 66:برد فیزیک و الکترونیک, 67:به میدان آوردن, 68:پاس دادن پرسشها در مصاحبه مطبوعاتی, 69:فرستادن به مسابقه, 70:فرستادن رزم, 71:گرفتن توپ در آغاز مسابقه, 72:گرفتن توپ و آغاز کردن مسابقه فوتبال آمریکایی, 73:مسابقه دهندگان, 74:میدان فیزیک و الکترونیک, 75:میدان عملیات رزمی, 76:ناحیه رزمی, 77:هماوران, 78:یک اثر, 79:در زمین شناسی: یک اصطلاح گسترده برای ناحیه ای, 80:دور از آزمایشگاه و خصوصا بیرون شهر که در آن, 81:یک زمین شناسی مشاهدات دست اول را انجام میدهد و به جمع آوری, 82:سنگها نمونههای کانی و فسیل میپردازد, 83:در زمینفیزیک: فضایی که در آن, 84:مثلا گرانی یا مغناطیس, 85:الف میدان یخ, 86:ب یک فلوبیسار بزرگ یا سایر نواحی سالم یخ دریا, 87:در زمین شناسی اقتصادی: منطقه یا ناحیه ای که دارای یک ذخیره و, 88:مانند طلا یا زغال سنگ میباشد و بدین وسیله تشخیص داده میشود, 89:در سنجش از دور: مجموعه تاثیرات الکتریکی, 90:مغناطیسی و گراویتی که در سراسر فضا گسترش پیدا میکنند, 91:معمولا برای میدانهای نفتی بکار برده میشود
42-sport - 1:Sport, 2:بازی, 3:بازیچه, 4:سرگرمی, 5:شکار, 6:ورزش, 7:ورزشی, 8:سرگرم کردن, 9:بازی کردن, 10:شوخی, 11:کردن ، پوشیدن وبرخ دیگران کشیدن ورزش وتفریح کردن سرگرمی ، شو, 12:تفریحی, 13:شکاروماهیگری و امثال ان, 14:الت بازی, 15:نمایش تفریحی, 16:پوشیدن وبرخدیگرانکشیدن ورزش وتفریح کردن, 17:پوشیدن وبرخ دیگران ورزش, 18:بازی بازی, 19:شکار وماهیگری و امثال آن, 20:کشیدن ورزش وتفریح کردن, 21:ورزش: ورزش, 22:دیگرانکشیدن ورزش وتفریح کردن, 23:وماهیگری و امثال ان, 24:پوشیدن وبرخ, 25:پوشیدن و به رخ دیگران کشیدن ورزش و تفریح کردن, 26:آلت بازی, 27:پوشیدن با خودنمایی, 28:جوانمرد عامیانه, 29:غیر عادی زیست شناسی, 30:نابهنار بودن, 31:ناروال زیست شناسی, 32:ناروال بودن, 33:نازنین عامیانه, 34:اسپرت
43-tile - 1:کاشی 2:کوچک 3:سفال 4:جزر و مد 5:کاله سفت و آهاردار، با اجر کاشی فرش کردن پالستیکی و غیره، کا 6:اجر کاشی 7:با اجر کاشی فرش کردن 8:آجر کاشی 9:با آجر کاشی فرش کردن 10:علوم مهندسی: موزاییک 11:عمران: تنبوشه 12:معماری: کاشی 13:سفال پوش کردن 14:سوفال پوش کردن 15:کاشی پلاستیکی 16:وفار
44-diminutive - 1:کوچک 2:مصغر 3:خرد 4:مصغر ، خرد ، کوچک ، حقیر 5:حقیر 6:تصغیری دستور زبان 7:مصغر دستور زبان
45-greatly - 1:بزرگ 2:خیلی 3:زیاد 4:عظیم 5:متعدد 6:مهم 7:کبیر 8:سخت 9:آبستن 10:ماهر 11:هنگفت 12:باشرافت 13:شرافتمندانه 14:بسیار 15:از روی 16:تا حد ز یادی 17:بصیر 18:از روی بزرگ منشی 19:تومند 20:بطور 21:ازروی بزرگی 22:به زیادی 23:بزرگ و عمده
46-Limit - 1:اندازه 2:حساب 3:دایره 4:سقف 5:مرز 6:پایان 7:کنار 8:حدود 9:سرحد 10:وسعت 11:حریم 12:محدود کردن 13:معین کردن 14:حریم ، کران حد ، کنار ، پایان ، اندازه ، وسعت ، محدود کردن ، 15:منحصر کردن 16:قانون فقه: محدود کردن 17:علوم مهندسی: محدود 18:کران حد 19:روانشناسی: محدود کردن 20:بازرگانی: تعیین کردن حد 21:ورزش: مسافت یا مدت مسابقه 22:قانون و فقه: محدود کردن 23:محدود بودن 24:بندپای 25:بیشترین حد 26:کران بند کردن 27:حصر 28:محدودیت قایل شدن 29:محدود نمودن 30:تحدید کردن
47-macro - 1:بزرگ 2:دراز 3:درشت 4:زیاد 5:کلان 6:برنامه کوتاه 7:ماکرو 8:رشد زیاد 9:بطور غیر عادی 10:درشت دستور 11:بازرگانی: کل 12:کامپیوتر: درشت دستور 13:به طور غیر عادی 14:درشت دستورکلان 15:کلرشد زیاد 16:دستورالعمل به زبان رایانه ای که میتواند با مجموعهای از دستور
48-bantam - 1:کوچک 2:انواع مرغهای خانگی کوچک، ماکیان کوچک، خروس جنگی، کوچک 3:خروس جنگی 4:آدم ریزه و زرنگ 5:انواع مرغهای خانگی کوچک 6:ماکیان کوچک
49-phalanstery - 1:کوچک 2:جامعه کوچک ومستقل اشتراکی 3:تقسیم جامعه باجزاءکوچک 4:روابط تعاونی اجتماعی 5:تقسیم جامعه باجزاءکو کوچک 6:تقسیم جامعه باجزاء 7:تقسیم جامعه به اجزاء کوچک 8:تقسیم جامعه باجزای کوچک
50-roundle - 1:دایره 2:هلال 3:صفحه کوچک و کروی شکل
51-infintesimal - 1:بینهایت 2:کوچک 3:بی اندازه 4:لایتجزا 5:خرد نشدنی 6:جز خرد 7:جز خرد نشدنی
52-palygorskite - 1:امریکا 2:خاکستری 3:فرانسه 4:نیمهشفاف 5:اپال 6:اطریش 7:سختی 8:رخ: خوب 9:رنگ خاکه: سفید 10:چک و اسلواکی 11:رده بندی: سیلیکات 12:سیستم تبلور: مونوکلینیک 13:شفافیت: غیرشفاف 14:منشا تشکیل: ثانوی 15:رنگ کانی: سفید 16:محل پیدایش: آلمان غربی 17:جلا: مات 18:شکل بلورها: رشته ای 19:کالسدوین 20:متمایل به قهوه ای 21:ترکیب شیمیایی ناپایدار دارد 22:ژیزمان: تقریبا کمیاب; انگلیس 23:تشابه کانی شناسی: کلریت 24:پالی گورسکیت 25:اشکال ظاهری: کریپتوکریستالین 26:اگرگاتهای رشته ای و توده ای 27:روسیه و… 28:پاراژنز: منیزیت 29:قطعات کوچک و نازک آن قابل انعطاف است
53-branch - 1:بخش 2:دایره 3:رشته 4:شعبه 5:شدن 6:انشعاب 7:برزه 8:غصن 9:شاخ 10:شاخه 11:منشعب شدن 12:جوانه زدن 13:رسته 14:مشتق شدن 15:رفتن 16:تقسیم 17:انداختن 18:شاخه بندی 19:شاخه ای 20:انشعاب 1 بخشی از شبکه که دارای دو یا چند عنصر دوسر به صورت س 21:شاخه شاخه شدن 22:جدیدی رفتن مشتق شدن ، جوانه زدن ، براه from شاخه شاخه شدن ، 23:فرع 24:باtheوforth شاخه دراوردن 25:باfrom مشتق شدن 26:گل وبوتهانداختن 27:براهجدیدیرفتن 28:باtheو forth شاخه درآوردن 29:براه جدیدی رفتن شاخه 30:گل و بوته 31:براه شاخه 32:شاخه دراوردن 33:شاخه شاخه جدیدی رفتن 34:علوم نظامی: قسمت 35:علوم مهندسی: ساقه 36:کامپیوتر: انشعاب 37:عمران: شعبه 38:قانون فقه: شعبه 39:روانشناسی: شاخه 40:بازرگانی: شعبه زدن 41:علوم هوایی: در مدارات الکتریکی قسمتی از یک شبکه متشکل از یک 42:براهجدیدی 43:شاخه رود 44:به راه جدیدی رفتن 45:قانون و فقه: شعبه 46:علوم هوایی: در مدارات الکتریکی قسمتی از یک شب که متشکل از یک 47:شاخ درخت 48:شاخه آوردن 49:شاخه ای از درخت خانوادگی 50:شاخه شاخه منشعب شدن 51:شاخه نهر 52:برسم 53:به چند شاخه تقسیم شدن 54:به شاخه بخش شدن 55:عضو خانواده ای از زبانها زبان شناسی
54-division - 1:بخش 2:جدایی 3:دایره 4:شعبه 5:لشکر 6:انشعاب 7:حدفاصل 8:اختلاف 9:تفرقه 10:تقسيم 11:سرشکني 12:انشقاق 13:جدايي 14:دسته بندی 15:طبقه بندی 16:قسمت 17:تقسیم 18:دوری 19:تقسیمی 20:ریاضی تقسیم، تقسیمی ،د ر پارلمان انگلیس تقسیم شدن به دو یا چ 21:لشگر 22:نظ لشکر 23:مج اختلاف 24:سرشکنی 25:اختلاف مج 26:لشکر نظ 27:معماری: قسمت 28:اتحادیه باشگاههای حرفه ای 29:دسته گروه اسبهای مسابقه معین 30:رسته تقسیم کردن 31:بخش در سازمانها 32:علوم مهندسی: قسمت 33:عمران: تقسیم 34:قانون فقه: قسمت 35:روانشناسی: بخش 36:ورزش: گروه وزنی 37:علوم نظامی: تقسیمات 38:علوم نظامی: لشکر 39:مجازی اختلاف 40:قانون و فقه: قسمت 41:حصه بری 42:سهم بری 43:لشکر ارتش 44:لشکر هوایی ارتش 45:ناوگروه ارتش 46:علوم نظامی لشکر 47:عمل تقسیم 48:تفضیل نسبت 49:تفضیل در تناسب
55-extra - 1:اضافه 2:اضافی 3:اکسترا 4:بزرگ 5:خارجی 6:خیلی 7:فوقالعاده 8:علاوه 9:اضافي 10:زيادي 11:علاوه بر 12:زیادی 13:رلهای کوچک و سیاهی لشگر 14:هنرپیشه سیاهی لشگر 15:سیاهی لشگر 16:زاید 17:بسیار 18:اضافه شده 19:یدکی 20:ویژه 21:رلهای کوچک و سیاهی لشکر 22:سیاهی لشکر 23:هنرپیشه سیاهی لشکر 24:عالوه ، اضافه ، زیادی ، زاید ، فوق العاده ، اضافی ، بزرگ ، ی 25:پیشوند خارجی 26:یدکی پیشوند 27:خارجی پیشوند 28:زاءد 29:علوم نظامی: یدکی 30:ورزش: کسب امتیاز در هر فرصت با دویدن 31:چیز اضافه 32:سیاهی لشگر فیلم سینمایی 33:افزودین 34:بازیگر غیر مهم فیلم سینمایی و غیره 35:شماره فوق العاده روزنامه 36:هزینه اضافه
56-Most Common Names - 1:Most Common Names,2:most common names,3:Most Common Names', 4:رایجترین اسامی
57-shape - 1:Shape, 2:دایره, 3:شکل, 4:صورت, 5:قالب, 6:مربع, 7:اندام, 8:تجسم, 9:سرشتن, 10:شکل دادن, 11:قواره, 12:ترکیب, 13:ریخت, 14:درست کردن, 15:قالب کردن, 16:دیس, 17:شکل دادن به ، سرشتن ، درست کردن ، قالب کردن ، طرح کردن به شک, 18:شکل دادن به, 19:بشکل درآوردن, 20:شکلدا دادن به, 21:علوم مهندسی: قالب, 22:طرح کردن به شکلی دراوردن, 23:روانشناسی: شکل دهی, 24:بازرگانی: تصویر, 25:طرح کردن به شکلی درآوردن, 26:دیس دار شدن, 27:تعیین کردن مازی, 28:دیس دادن, 29:به شکل چیزی درآوردن, 30:قالب دادن, 31:مدل ساختن, 32:ساخت یک مستطیل, 33:بیضی بر روی فرم
58-tiny - 1:Tiny, 2:ریزه, 3:کوچولو, 4:کوچک, 5:خرد, 6:ریز, 7:ریز ، ریزه ، ناچیز ، خرد ، بچه کوچولو ، بسیار کوچک, 8:ناچیز, 9:بسیار کوچک, 10:ریز ریز, 11:بچه کوچولو, 12:چکسه, 13:گردل, 14:موچول
59-immane - 1:بزرگ 2:زیاد 3:پهناور 4:غول پيکر 5:غول پیکر 6:شریر
60-incompressible - 1:کوچک 2:کوچک نشدني 3:خلاصهنشدني 4:فشرده نشدني 5:فشرده نشدنی 6:تراکم ناپذیر ، تراکم نا پذیر ، فشار نا پذیر ، خالصه نشدنی ، 7:نشدنی 8:تراکم نا پذیر 9:فشار نا پذیر 10:خلاصهنشدنی 11:کوچکنشدنی 12:غیر قابل تلخیص 13:کوچکنشد نشدنی 14:معماری: فشار ناپذیر 15:ناهم چلاندنی 16:ناهم فشردنی 17:غیر قابل تراکم
61-capitalization - 1:بزرگ 2:سرمایهگذاری 3:به حساب دارایی بردن یا سرمایه ای محسوب کردن 4:جمع مبلغ سرمایه 5:جمع اوری سرمایه 6:نوشتن با حروفبزرگ 7:جمع آوری سرمایه 8:نوشتن باحروف حروف بزرگ 9:سرمایه سازی 10:قانون فقه: اعمال سیستم سرمایه داری 11:بازرگانی: براورد ارزش حال سرمایه 12:علوم نظامی: تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه 13:نوشتن با حروف 14:قانون و فقه: اعمال سیستم سرمایه داری 15:بازرگانی: برآورد ارزش حال سرمایه 16:جمع مبل سرمایه
62-node - 1:ایستگاه 2:دایره 3:گره 4:بند 5:عقده 6:اشکال 7:غده 8:ورم 9:شبکه توزیع 10:برآمدگی 11:منحنی 12:تورم امواج / گره 13:نقطه ای در خط انتقال که در آن یک موج ایستاده جریان با ولتاژ 14:ساقگره، ریشگره، هندسه بند، بازبرگاه، اشکال، دشواری، غده، منح 15:برامدگی 16:دشواری 17:روانشناسی: گره 18:ورزش: گره 19:علوم هوایی: گره 20:ابتدا یا انتهای مسیر حرکت 21:علوم مهندسی: گره 22:کامپیوتر: گره 23:الکترونیک: گره 24:عمران: محل برخورد بردارها در نمونه برداری 25:شیمی: گره 26:نجوم: گره 27:علوم نظامی: مقاطع مسیر حرکت 28:گرهگرهگرهگرهگرهگرهابتدا یا انتهای مسیر حرکت 29:مقاطع مسیر حرکتگره 30:محل برخورد بردارها در نمونه برداریگرهگرهگره 31:ریشگره گیاه شناسی 32:ساقگره گیاه شناسی 33:نقطه دوگانه معمولی 34:نقطه آغاز یا پایان یک قوس کمان 35:عنصری از یک ساختار درختی 36:عنصری از یک شبکه 37:محل نقطه
63-scope - 1:بین 2:دامنه 3:دایره 4:محوطه 5:منظور 6:میدان 7:نما 8:هدف 9:حدود 10:حوزه 11:وسعت 12:چشم انداز 13:محدوده 14:دامنه رسیدگی 15:دامنه کاربرد 16:گستره 17:برد 18:حدود وظایف 19:قلمرو 20:میدان دید 21:اسکوپ شکل کوتاه شده «سینماسکوپ» 22:اسکوپ 23:نوسان نما 24:میدان ، قلمرو ، حوزه ، وسعت ، نوسان نما ، گستره ، دامنه ، هد 25:مفاد 26:ازادی عمل 27:فحوا 28:پسوند 29:نقطه توجه 30:طرح نهایی 31:مطمح نظر 32:آزادی عمل 33:منظو منظور 34:طرح نهاءی 35:روانشناسی: حیطه 36:حیطه عمل 37:طول زنجیر ارتفاع سنج ناو 38:هدف عملیات 39:وسیله دیدبانی یا بینایی 40:عمران: میدان و برد و حدود 41:قانون فقه: وسعت 42:بازرگانی: دامنه رسیدگی 43:ورزش: طول طناب لنگر بیرون از اب 44:علوم نظامی: منظور از عملیات 45:قانون و فقه: وسعت 46:ورزش: طول طناب لنگر بیرون از آب 47:فحوی 48:دامنه ادات و سورها
64-gr8 - 1:بزرگ
65-massive - 1:بزرگ 2:سنگین 3:عظیم 4:فشرده 5:کلان 6:گنده 7:غول آسا 8:توده ای 9:حجیم 10:توپر 11:پیچیده 12:گران کوه ، ساختمان فشرده ، سنگین ، قوال ، توپر ، بزرگ ، حجیم 13:جسیم 14:گران کوه 15:ساختمان فشرده 16:قوال 17:معماری: ماسیو 18:روانشناسی: کلان 19:علوم نظامی: توده 20:سیل آسا 21:تودههای آذرین درونی که شکل تخت یا ورقه ای ندارند
66-bulkily - 1:بزرگ 2:جسیم 3:بطور تنه دار 4:بطور جسیم و پرجثه 5:به طور تنه دار 6:به طور جسیم و پرجثه
67-garnierite - 1:برزیل 2:سبز 3:کوبا 4:اپال 5:نا منظم 6:اندود 7:خاکی 8:مع سنگ نیکل 9:معدن نیکل 10:معدن: سنگ نیکل 11:سنگ نیکل 12:معدن سنگ نیکل 13:شکستگی: صدفی 14:رده بندی: سیلیکات 15:سیستم تبلور: مونوکلینیک 16:شفافیت: غیرشفاف 17:پاراژنز: لیمونیت 18:منشا تشکیل: ثانوی 19:رخ: ندارد 20:نوع سختی: شکننده 21:جلا: مات 22:محل پیدایش: لهستان 23:رنگ خاکه: سبزروشن 24:کریزوپراس 25:گارنییریت 26:اشکال ظاهری: آگرگاتهای کریپتوکریستالین 27:بی شکل آمرف 28:ژیزمان: تقریبا کمیاب; کالدونی جدید 29:روسیه و آلمان 30:رنگ کانی: سبز آبی 31:تشابه کانی شناسی 32:منیزیت 33:شکل بلورها: میکروسکوپی 34:اگرگاتهای رشته ای 35:کاربرد: کانسار نیکل
68-sizeable - 1:بزرگ 2:قابل ملاحظه
69-majuscular - 1:بزرگ 2:درشت
70-voluminously - 1:انبوه 2:بزرگ 3:متراکم 4:مفصل 5:حجیم 6:جسیم 7:به طورحیم
71-lrg - 1:بزرگ
72-department - 1:Department, 2:بخش, 3:دانشکده, 4:دایره, 5:شعبه, 6:وزارت, 7:حوزه, 8:اداره, 9:قسمت, 10:وزارتخانه, 11:بخش ، دایره ، حوزه ، کرسی دانشگاه ، حوزه کمیته ، وزارت خانه , 12:اداره گروه اموزشی, 13:کرسی دانشگاه, 14:حوزه کمیته, 15:قسمت هییت, 16:معماری: قسمت, 17:قانون فقه: حوزه, 18:علوم نظامی: سازمان, 19:قانون و فقه: حوزه, 20:اداره گروه آموزشی, 21:حوزه عمل, 22:زمینه پژوهش, 23:زمینه کار, 24:گروه دانشگاه, 25:دپارتمان, 26:ﺑﺨﺶ
73-great - 1:Great, 2:بزرگ, 3:خیلی, 4:زیاد, 5:عظیم, 6:متعدد, 7:مهم, 8:کبیر, 9:عظيم, 10:تنومند, 11:آبستن, 12:ماهر, 13:سيل آسا, 14:عظيمالشان, 15:هنگفت, 16:شگرف, 17:با عظمت, 18:مفخم, 19:باشرافت, 20:بسیار, 21:عالی, 22:طولانی, 23:بصیر, 24:بزرگ ، عظیم ، کبیر ، مهم ، هنگفت ، زیاد ، تومند ، متعدد ، ما, 25:ابستن, 26:از روی بزرگ منشی, 27:تومند, 28:ازروی بزرگی, 29:عظیم الشان, 30:سیل آسا, 31:پیشوند: یک نسل قبل یا یک نسل بعد
74-extenuate - 1:کمکردن 2:کوچک 3:کم ارزش 4:کردن 5:کمارزش قلمداد کردن 6:کاستن از 7:کم تقصير 8:قلمداد کردن 9:رقیق کردن 10:تخفیف دادن 11:قلمداد کردن رقیق کردن ، تخفیف دادن ، کاستن از ، کم کردن ، کو 12:کوچک کردن 13:نازک کردن 14:کم تقصیرقلمدادکردن 15:کوچککر کردن 16:قانون فقه: تخفیف دادن 17:قانون و فقه: تخفیف دادن 18:تخفیف دادن تخلف 19:از قبح چیزی کاستن 20:کم تقصیر
75-largely - 1:بزرگ 2:جامع 3:درشت 4:پهن 5:کامل 6:سترگ 7:جادار 8:حجیم 9:وسیع 10:بسیط 11:تا درجه زیادی 12:لبریز 13:به طور متنابه 14:جامعا 15:به طور فراگیر
76-gracile - 1:باریک 2:لاغر 3:کوچک
77-headman - 1:بزرگ 2:بزرگتر 3:کدخدا 4:سرپرست 5:رییس 6:پیشوا 7:رءیس 8:قانون فقه: رییس 9:ورزش: پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف 10:قانون و فقه: رییس
78-ovate - 1:بیضی 2:تخم مرغی 3:زیست شناسی: تخم مرغی
79-exiguousness - 1:کوچک 2:خرد 3:کمی
80-majuscule - 1:بزرگ 2:حرف درشت 3:به ویژه در متون و دست نوشتههای قرون وسطی حرف بزرگ ماژسکول 4:نوشتار دارای حروف بزرگ 5:باحروف بزرگ
81-oenanthic - 1:بادهای 2:شرابی
82-bureau - 1:دایره 2:دفتر 3:دیوان 4:سرویس 5:اداره کل 6:شورا 7:سرويس 8:اداره 9:گنجه جالباسي 10:ديوان 11:دار 12:جالباسی شعبه، آژانس، اداره، دفتر، ادارهٔ کل، دیوان، اشکاف یا 13:دفترخانه 14:میز کشودار یا خانهدار 15:گنجه جالباسی 16:میز کشودار یاخ خانه دار 17:هییت اداری 18:علوم نظامی: کمیته 19:میز کشودار یا خانه
83-Mini - 1:Mini, 2:مینی, 3:کوچک, 4:پیشوند, 5:کوتاه شده مینی کامپیوتر, 6:کامپیوتر: کوچک, 7:ریز بسیار کوچک صغیر کوتاه موچول ورام, 8:کوچکتر از همیشه
84-mega - 1:بزرگ 2:میلیون 3:کیلو 4:مگا پیشوند نشان دهنده 10 به توان 6 تا 5:مگا 6:کامپیوتر: میلیون 7:نجوم: مگا 8:علوم هوایی: مگا 9:یک میلیون 10:این واژه بعنوان پیشوند در اصلاحات زمین شناسی وسنگ شناسی بکار 11:پیشوندی به معنی یک میلیون
85-minuscule - 1:کوچک 2:مصغر 3:خرد 4:جزیی 5:ریز 6:خرد ، حرف کوچک 7:حرف کوچک 8:جزءی 9:در نسخههای خطی قرون وسطی حروف کوچک نگارش با حروف کوچک حروف م 10:وابسته به حروف ریز 11:بسیار کوچک ریزه ذره ریزهمیزه
86-macrocyte - 1:بزرگ 2:گلبول قرمز 3:لبه هاگ بزرگ گیاه 4:گ ش هاگدان بزرگ 5:گلبول قرمزبزرگ 6:گلبولقرمز قرمز بزرگ 7:گیاه شناسی: هاگدان بزرگ 8:هاگدان بزرگ 9:گیاه شناسی هاگدان بزرگ
87-vinal - 1:شرابی 2:بشکل شراب 3:به شکل شراب 4:لیف مصنوعی وینال 5:نام آمریکایی وینیون پلی وینیل الکل
88-winey - 1:شرابی 2:شراب مانند 3:دارایخصوصیات شراب 4:دارای مزهشراب 5:د دارای مزهشراب
89-bigass - 1:بزرگ 2:شخصی که باستن بزرگی دارد 3:مربوط به باستن 4:مربوط به شخص مغرور
90-Ear - 1:Ear ,2:Ear ', 3:اولیه, 4:دسته, 5:زود, 6:گوشواره, 7:گوش, 8:گوشه, 9:خوشه, 10:سمع, 11:در اوایل, 12:شنوایی, 13:در ابتدا, 14:گوشواره ، گوشه ، شنوایی ، هرالتی شبیه گوش یا مثل دسته کوزه ،, 15:بزودی, 16:هرالتی شبیه گوش یا مثل دسته کوزه, 17:خوشهدار یا گوشدار کردن, 18:مربوط به قدیم, 19:عتیق, 20:هرالتیشبیه شبیه گوش یا مثل دسته کوزه, 21:شنواءی, 22:روانشناسی: گوش, 23:علوم نظامی: زایده, 24:حس سامعه, 25:هر آلتی شبیه گوش یا مثل دسته کوزه, 26:سنبله کردن, 27:شخم زدن و کشت کردن گیاه شناسی, 28:گوش کالبدشناسی, 29:گوش سان, 30:گوشدیس
91-let - 1:اجازه 2:اگر 3:کوچک 4:گرفتن 5:رها کردن 6:اجازه دادن 7:گذاردن 8:فرض کردن 9:مانع 10:ول کردن 11:هشتن 12:اجاره دادن 13:اجاره رفتن 14:انسداد 15:هرگاه 16:قرار دادن 17:درنگ کردن 18:فرض کنید 19:اجازه دهید 20:کردن ، مانع ، انسداد ، اجاره دهی به اجاره رفتن ، سرویس خطا ، 21:گذاشتن 22:اجاره دهی 23:پسوند 24:به اجاره رفتن 25:سرویس خطا 26:قانون فقه: اجاره 27:ورزش: ضربه ای که به حساب نیاید و تکرار شود 28:سرویس بد 29:قانون و فقه: اجاره 30:کرایه دادن آپارتمان 31:کرایه دادن خانه 32:هرچیز کوچکی که به بدن آویخته یا زده شود
92-professional - 1:Professional, 2:حرفهای, 3:رسمی, 4:مسلط, 5:حرفه ای ، پیشه ای ، حرفه ای ، پیشه ور ، کسیکه رشته ای را پیش, 6:پیشه ور, 7:پیشه کار, 8:پیشهای, 9:کسیکه رشته ای را پیشه رسمی, 10:خود قرار دهد, 11:روانشناسی: تخصصی, 12:بازرگانی: حرفه ای, 13:ورزش: فوی, 14:وابسته به شغل, 15:پیشه دار, 16:کسی که رشته ای را پیشه قراردهد, 17:دارای شغل ویژه, 18:دخشمند, 19:اهل حرفه بخصوص, 20:حرفه ای و تخصصی
93-circles - 1:دایره 2:دوائر 3:قانون فقه: احاطه کردن 4:قانون و فقه: احاطه کردن 5:دوایر
94-petty - 1:کوچک 2:خرد 3:جزیی 4:فرعی 5:جزیی ، خرد ، کوچک ، غیر قابل مالحظه ، فرعی 6:غیر قابل ملاحظه 7:جزءی 8:کم اندازه 9:کوته اندیش
95-runty - 1:پست 2:کوچک 3:حقیر 4:ناچیز
96-stour - 1:بزرگ 2:توفان 3:عجله 4:عظیم 5:متعدد 6:مقتدر 7:تنومند 8:اختلاف 9:سخت 10:غول آسا 11:هیجان 12:خشن 13:قوی 14:کشمکش 15:غول اسا 16:تومند
97-swith - 1:بزرگ 2:قوی 3:خیلی عظیم
98-ickle - 1:کوچک 2:کوچک در زبان کودک
99-large - 1:Large, 2:بزرگ, 3:بیوک, 4:جامع, 5:درشت, 6:زیاد, 7:پهن, 8:کامل, 9:کثیر, 10:کلان, 11:سترگ, 12:گنده, 13:جثه دار, 14:بيوک, 15:جادار, 16:کثير, 17:هنگفت, 18:زياد, 19:وسيع, 20:حجیم, 21:وسیع, 22:بسیط, 23:طور درشت، جادار، لبریز، جامع، کامل، سترگ، بسیط، حجیم غلوآمیز, 24:لبریز, 25:به طور خودنمایانه, 26:به طور درشت
100-elliptical - 1:افتاده 2:بیضی 3:کوتاه 4:مقدر 5:محذوف 6:بيضي 7:مستتر 8:بیضوی 9:بیضی شکل ، مقدر ، مستتر 10:بیضی شکل 11:تومی 12:وابسته به همانند زنی 13:مربوط به بیضی
101-lofty - 1:بزرگ 2:بلند 3:پرزدار 4:ارجمند 5:مغرورانه 6:عالی 7:ارجمند ، رفیع ، عالی ، بزرگ ، بلند پایه ، مغرورانه 8:بلند پایه 9:منیع 10:رفیع 11:م مغرورانه 12:سنی 13:پر غرور 14:سربه فلک کشیده 15:بریز 16:غرور آمیز 17:فخیم 18:آسمان پایه 19:الیاف پرز دار و جهنده
102-swingeing - 1:بزرگ 2:زیاد 3:سخت 4:نادر عظیم بسیار بزرگ 5:انگلیس شدید ستهم کوبنده
103-agency - 1:آژانس 2:دایره 3:سازمان 4:شعبه 5:ماموریت 6:موسسه 7:نماینده 8:عامل 9:پيشکاري 10:کارگزاري 11:دفترنميندگي 12:وکالت 13:نميندگي 14:بنگاه 15:واسطه 16:دلال 17:نمایندگی 18:عاملیت 19:پیشکاری ، دفتر نمایندگی ، واسطه ، نماینده ، عامل ، اژانس ، ش 20:گماشتگی 21:وساطت 22:پیشکاری 23:دفترنمایندگی 24:اداره دولتی 25:پیشکاری پیشکاری 26:اژانس 27:کارگزاری 28:قانون فقه: وکالت 29:بازرگانی: عاملیت 30:علوم نظامی: قسمت 31:قانون و فقه: وکالت 32:پایوری 33:نیروی فعال 34:دفترنمیندگی 35:نمیندگی
104-oval - 1:Oval, 2:بیضی, 3:خاگی, 4:تخم مرغی, 5:بادامی, 6:تخم مرغی شکل, 7:بادامیشکل, 8:علوم مهندسی: تخم مرغی, 9:معماری: تخم مرغی, 10:ورزش: زمین بیضی شکل, 11:پناغ, 12:دو پهن
105-Small - 1:Small,2:Small', 3:دون, 4:پست, 5:کوچک, 6:خرده, 7:خرد, 8:جزیی, 9:ریز, 10:جزیی ، خرده ، ریز ، محقر ، خفیف ، پست ، غیر مهم ، جزیی ، کم , 11:غیر مهم, 12:کوچکی, 13:محقر, 14:خفیف, 15:کوچک شدن یاکردن, 16:نقلی, 17:نظر تنگ, 18:جزءی, 19:قانون فقه: کم, 20:قانون و فقه: کم, 21:بخش باریک هر چیز, 22:بخش کوچک هر چیز, 23:کم وسعت, 24:کوچیک
106-yashmi - 1:Yashmi, 2:یشمی
107-huge - 1:بزرگ 2:عظیم 3:کلان 4:سترگ 5:گنده 6:جسيم 7:تنومند 8:عظيم الجثه 9:عضيم 10:قوي هيکل 11:حجيم 12:پيلتن 13:پرجثه 14:بزرگ جثه 15:کوه پيکر 16:حجیم 17:سترگ ، کالن ، گنده ، تنومند ، بزرگ جثه 18:جسیم 19:عظیم الجثه 20:قوی هیکل 21:پیلتن 22:کوه پیکر 23:عضیم
108-jaspery - 1:یشمی 2:يشمي
109-Stall - 1:صندلی 2:کوچک 3:متوقف شدن 4:غرفه 5:از کار انداختن 6:سکون 7:طفره زدن 8:طفره 9:بساط 10:متوقف کردن 11:ممانعت کردن 12:ماندن 13:ورزیدن، دور سرگرداندن، طفره زدن دکه چوبی کوچک، بساط، جایگاه 14:بینتیجه کردن 15:اخور 16:آخور 17:از حرکت بازداشتن 18:طفره رفتن 19:قصور ورزیدن 20:واماندگی 21:سردواندن 22:جای ایستادن اسب در طویله 23:دکه چوبیکوچک 24:جایگاه ویژه 25:به اخور بستن 26:دور سرگرداندن 27:به آخور بستن 28:از حرکت بازداشتن ما 29:دک دکه چوبی کوچک 30:طفر 31:درگلفرورفتن 32:وقت کشی با حفظ توپ 33:حفظ گوی برای مدت طولانی لاکراس 34:ورزش: حفظ گوی برای مدت طولانی 35:علوم هوایی: واماندگی 36:علوم نظامی: متوقف شدن یا کردن از کار انداختن یا افتادن 37:دکه چوبی 38:پروار بستن 39:پشت گوش اندازی 40:خاموشی موتور 41:خراب شدن موتور 42:دکه در بازارهای مکاره 43:اتاقک در اصطبلهای بزرگ 44:از کار افتادن موتور 45:کیوسک بازارهای مکاره 46:نگهداری کردن اسب در اتاقک 47:نیمکت محصور در نرده کلیسا
110-mighty - 1:بزرگ 2:مقتدر 3:توانا 4:قوی 5:بسیار، خیلی، زیاد، یک دنیا، توانا، زورمند، قوی، مقتد ر، بزرگ 6:نیرومند 7:زورمند 8:اقویا
111-sizable - 1:بزرگ 2:قابل ملاحظه
112-starchy - 1:رسمی 2:نشاستهای 3:دارای نشاسته 4:شبیه نشاسته 5:اهاری 6:اهاردار 7:آهاری 8:آهارد آهاردار 9:آهاردار 10:پرنشاسته
113-weensy - 1:کوچک 2:خرده 3:بی اهمیت 4:ریز 5:سوسیس 6:بیاهمی اهمیت 7:در گویش کوچک
114-elliptically - 1:افتاده 2:بیضی 3:کوتاه 4:مقدر 5:محذوف 6:مستتر 7:بیضوی 8:ازراه ایجاز 9:بطورکوتاه 10:بشکل بیضی 11:به شکل بیضی 12:بطور مستتر
115-sepiolite - 1:اسپانیا 2:اپال 3:چگالی 4:توده ای 5:سختی 6:متمایل به خاکستری 7:کف دریا 8:متمایل به زرد 9:رنگ خاکه: سفید 10:شکستگی: صدفی 11:محل پیدایش: چک و اسلواکی 12:رده بندی: سیلیکات 13:شفافیت: غیرشفاف 14:سیستم تبلور: ارترومبیک 15:پاراژنز 16:رنگ کانی: سفید 17:جلا: مات 18:سرپانتین 19:آبی سبز 20:یونان و… 21:رخ: ناشناخته 22:بی شکل آمرف 23:منیزیت 24:اشکال ظاهری: کریپتوکریستالین 25:سپیولیت 26:آگرگاتهای خاکی 27:متخلخل و رشته ای 28:ژیزمان: فراوان; ترکیه 29:منشا تشکیل: ثانوی در سرپانتینیت 30:شکل بلورها: کریپتوکریستالین رشته ای 31:کاربرد: در الکترونیک 32:وسایل زینتی 33:داروسازی و غیره 34:در آب غوطه ور میشود و به زبان میچسبد 35:دارای لومینسانس گاه سفید
116-fields - 1:دایره 2:دشت 3:رشته 4:زمین 5:میدان 6:صحرا 7:کشتزار 8:به میدان یا صحرا رفتن 9:زمینهای دور شهر
117-orthodox - 1:ارتودوکس 2:راشد 3:رسمی 4:مسیح 5:درست 6:ارتدکس درست ایین ، رسمی ، فریور ، دارای عقیده درست ، مطابق ع 7:مطابق عقاید کلیسایمسیح 8:فریور 9:مطابق مرسوم 10:دارای عقیده درست 11:پیرو کلیسای ارتدکس 12:مطابق عقایدکلی کلیسای مسیح 13:درست ایین 14:روانشناسی: متعارف 15:بازرگانی: سنتی 16:مطابق عقاید کلیسای 17:درست آیین 18:پذیرفته مذهب یا سیاست و غیره 19:هماهنگ با اصول معمول
118-formal - 1:دیسی 2:رسمی 3:قالب 4:قانونی 5:تشريفاتي 6:مجلسي 7:قراردادي 8:رسمي 9:عارضی 10:متعارف 11:صوری 12:قراردادی 13:ظاهری 14:تفصیلی 15:اسمی 16:قانونی ، صوری ، دارای فکر ، مقید به اداب ورس وم اداری ، تفصی 17:تشریفاتی 18:لباس رسمی شب 19:دارای فکر 20:مقید به اداب ورسوم اداری 21:مجلسی 22:مقید به آداب ورسوم اداری 23:تفص تفصیلی 24:شکلی 25:قانون فقه: صوری 26:روانشناسی: رسمی 27:بازرگانی: صوری 28:علوم نظامی: رسمی 29:قانون و فقه: صوری 30:پرشیوه زبان و سبک نگارش و سخن 31:جامه رسمی زنانه 32:جامهی ویژه مراسم رسمی 33:حقوق قانونی 34:خشک و مقرراتی 35:رسمی و مستلزم پوشیدن لباس رسمی 36:سرد و رسمی 37:اسلوب دار زبان و سبک نگارش 38:با رودربایستی 39:مهمانی رسمی 40:ویژه مراسم رسمی جامه 41:رﺳﻤﯽ
119-adult - 1:بال 2:بزرگ 3:کبیر 4:بالغ 5:بزرگ سال 6:بالغ ، بزرگ ، کبیر ، به حد رشد رسیده 7:به حد رشد رسیده 8:قانون فقه: کبیر 9:روانشناسی: بزرگسال 10:قانون و فقه: کبیر
120-dignified - 1:بزرگ 2:ذي شان 3:موقر 4:معزز 5:بلند مرتبه 6:با وقار 7:موقر، واال، واالمنش، متین، با متانت، موقرانه، شکوهمندانه، با 8:ذی شان
121-fountain pen - 1:قلم خودنويس 2:خودنويس 3:قلم خود نویس 4:خودنویس
122-ellipsoid - 1:بیضی 2:بیضوی 3:بیضی وار 4:معماری: بیضی گون 5:بیضی گون 6:بیضی دوران یافته 7:هاگی سان
123-fools cap - 1:بزرگ 2:کاغذ 3:foolscap کلاه شیطانی مخصوص دلقک ها 4:کاغذ برگ بزر 5:s capfool کلاه شیطانی مخصوص دلقک ها 6:کاغذ برگبزرگ 7:کلاهقیفی 8:کلاه لوده ها 9:کاغذوزیری 10:کاغذ برگبز بزرگ 11:کاغذبرگ برگ بزرگ 12:کاغذ بزرگ برگ 13:کاغذ با قطع وزیری 14:کاغذ برگ 15:کلاه شیطانی مخصوص دلقک ها 16:برگ بزرگ 17:کاغذ نوشتنی 18:کلاه زنگوله دار احمقها 19:کلاه شیطان
124-formmal - 1:رسمی 2:صوری
125-hugeous - 1:بزرگ 2:کلان 3:تنومند
126-smallness - 1:کوچک 2:خرد 3:کمی 4:خردی 5:کوچکی 6:بینهایت کوچک 7:تصغیر
127-off 1 - 1:افسر 2:رسمی 3:مخفف 4:اداره 5:پیشنهاد شده
128-shorts - 1:خلاصه 2:کمتر 3:کوتاه 4:کوچک 5:مختصر 6:کوتاه کردن 7:شلوار کوتاه 8:باقی دار 9:تنکه 10:یک مرتبه 11:شورت 12:غیر کافی 13:ندرتا 14:قاصر 15:کسردار 16:بیمقدمه 17:پیش از وقت 18:شلوارک 19:الیاف کوتاه پشم یا ابریشم 20:طاقه چند تکه
129-suavely - 1:خوش خوراک 2:مودب 3:نرم 4:ملایم 5:شیک 6:فهمیده وبا ادب
130-Black - 1:Black,2:Black', 3:تیره, 4:سیاه, 5:مشکی, 6:سياه رنگ, 7:اسود, 8:سياه رنگي, 9:لباس عزا, 10:سيه, 11:مشکي, 12:سياه شده, 13:چرک وکثيف, 14:ادهم, 15:عبوسانه, 16:رنگی, 17:زشت, 18:رنگی ، سیاه کردن تیره ، سیاه شده ، چرک وکثیف ، زشت ، تهدید ا, 19:سیاه کردن, 20:سیاه شده, 21:چرک وکثیف, 22:سیاهی, 23:تهدید امیز, 24:دوده, 25:سیاه رنگ, 26:سیاهرنگی, 27:رنگ سیاه, 28:تهدید آمیز, 29:بی نور, 30:بازرگانی: بستانکار بودن در حساب, 31:ورزش: بازیگر دوم شطرنج, 32:آدم سیاه, 33:فکاهی به طور دردآور, 34:فکاهی به طور کنایه دار, 35:وحشت بار, 36:سیه, 37:بدون شیر یا سرشیر, 38:رنگ مشکی
131-domain - 1:Domain, 2:دامنه, 3:دایره, 4:زمین, 5:زمینه, 6:ملک, 7:میدان, 8:ناحیه, 9:حدود, 10:حوزه, 11:محدوده, 12:قلمرو, 13:حیطه, 14:دامنه تعریف, 15:حوزه تعریف, 16:ملک ، زمین ، قلمرو ، حوزه ، دایره ، امالک خالصه, 17:املاک خالصه, 18:ملک مطلق, 19:منطقه نفوذ, 20:قانون فقه: قلمرو, 21:کامپیوتر: قلمرو, 22:روانشناسی: حیطه, 23:زیست شناسی: پهنه, 24:ورزش: حوزه, 25:علوم هوایی: میدان, 26:قانون و فقه: قلمرو, 27:دامانه, 28:زمین قدیمی, 29:ملک قدیمی, 30:حیطه کنترل, 31:حوزه اینترنتی, 32:و و و و و…, 33:قلمرو حکومت, 34:مالکیت مطلق زمین, 35:مطالب مرتبط, 36:نام اختصاصی یا دومین چیست؟, 37:در اینترنت هر سایت نامی منحصر به فرد دارد که باید این نام را, 38:دامنه تعریف تابع
132-Snail Ring - 1:Snail Ring, 2:حلقه حلزونی
133-Tataloo Button Pin - 1:Tataloo Button Pin,2:tataloo button pin, 3:پیکسلتتلو
134-opal - 1:Opal, 2:عقیق, 3:اپال, 4:عین الشمس, 5:عینالهر, 6:مع عینالشمس, 7:شیشه شیری رنگ, 8:عین الشمس مع, 9:معدن: عین الشمس, 10:معدن عین الشمس, 11:سنگ هفت رنگ, 12:اوپال کانی
135-Carpet Mousepad Online - 1:موسپد فرشی آنلاین
136-Black Halfset - 1:نیم ست مشکی
137-bold - 1:برجسته 2:بزرگ 3:شجاع 4:عظیم 5:پیچ 6:گستاخ 7:جسور 8:متهورانه 9:جسارت آميز 10:زبانه 11:باشهامت 12:متهور 13:حروف سیاه 14:شجاع ، پیچ ، زبانه بی باک ، دلیر ، خشن وبی احتیاط ، جسور ، گ 15:دلیر 16:کلفت 17:بی باک 18:خشن وبی احتیاط 19:زبانه بی باک 20:تهورآمیز 21:علوم نظامی: گستاخ 22:جلب توجه کننده رنگ و شکل 23:درشت و خوانا خطاطی 24:درشت و سیاه حروف چاپی 25:جسارت آمیز
138-extensive - 1:بزرگ 2:زیاد 3:شدید 4:عریض 5:پهن 6:گسترده 7:عريض 8:پهناور 9:دامنهدار 10:دامن دار 11:بسيط 12:وسیع 13:بسیط 14:شدید ، زیاد ، پهن ، عریض ، گسترده ، پهناور ، وسیع ، بزرگ ، ب 15:کشیده 16:روانشناسی: گسترده 17:بازرگانی: پهناور 18:علوم نظامی: سنگین 19:پردامنه 20:همه سوگیر
139-grave - 1:بزرگ 2:حفرکردن 3:سنگین 4:قبر 5:مزار 6:مهم 7:گور 8:گودال 9:مغاک 10:دفن 11:دفن کردن 12:وخيم 13:خطرناک 14:سخت 15:موقر 16:کردن 17:نقش کردن 18:موقرانه 19:قبر کندن 20:مدفن 21:تراشیدن 22:وخیم 23:دفن کردن ، گودال ، سخت ، بم ، خطرناک ، بزرگ ، مهم ، موقر ، س 24:موقر موقر 25:حک کردن قدیمی 26:آهسته و با هیبت موسیقی 27:نقش کردن قدیمی
140-puny - 1:کوچک 2:ضعیف 3:ریزه اندام ، ضعیف ، درجه پست ، کوچک ، قد کوتاه 4:قدکوتاه 5:ریزه اندام 6:درجه پست 7:ریغماسی
141-petit - 1:کوچک 2:خرد 3:به ویژه در حقوق کوچک اندک ناچیز خرده 4:مرد ریزه اندام کوچک اندام
142-Long Watch Box - 1:جعبه ساعتی بلند ارزان
143-Gem Sticker - 1:نگین چسبدار 2:نگین چسبونکی
144-Carpet - 1:Carpet ,2:,3:Carpet',4:carpet ,5:Carpet ', 6:جاجیم, 7:زیلو, 8:فرش, 9:قالی, 10:گلیم, 11:گليم, 12:فرش کردن, 13:مفروش کردن, 14:زيرانداز, 15:زيلو, 16:فرش ماشینی, 17:موکت, 18:جاجم, 19:با کفوش پوشاندن, 20:قالی کردن, 21:کفوش بافته, 22:زیر انداز
145-chamber - 1:آپارتمان 2:اطاق 3:جانورشناسی 4:حجره 5:خان 6:خوابگاه 7:شعبه 8:جا دادن 9:اتاق خواب 10:محفظه 11:حفره 12:مجلسي 13:خان تفنگ 14:اتاق 15:تالار 16:اتاقک 17:جان لوله 18:اپارتمان 19:فشنگ خوریاخزانه درششلول، درجمع دفترکار، اپارتمان، در اطاق قر 20:اطاقک 21:فشنگ خوریاخزانه درششلول 22:در اطاق قرار دادن 23:درجمع دفترکار 24:نشست گاه 25:دفتر کار 26:مجلسی 27:خان تف تفنگ 28:در اطاق قراردا دادن 29:دفترکار درجمع 30:اطاق خرج 31:علوم هوایی: محفظه 32:خزانه لوله 33:معماری: حفره 34:ورزش: خزانه فشنگ در اسلحه 35:علوم نظامی: جان لوله حفره 36:اتاق خرج 37:در اتاق قرار دادن 38:فشنگ خور یا خزانه 39:تالار پذیرایی کاخ 40:چند اتاق تودرتو 41:حفره گیاه شناسی 42:سراچه گیاه شناسی 43:اتاق خر 44:فشنگ خور اسلحه 45:فضای خالی گیاه شناسی 46:محفظه صنعت 47:در زون داران وسرپایان صدف دار 48:قسمت هایی از صدف که به فضاهای داخلی گوناگون تقسیم میشود
146-Esteghlal Button Pin - 1:Esteghlal Button Pin,2:esteghlal button pin, 3:پیکسلاستقلال
147-greater - 1:بزرگ 2:بزرگتر 3:افزم 4:افخم 5:شهر و حومه و شهرکهای اطراف آن
148-Hair Band - 1:Hair Band,2:Hairband,3:hair band, 4:تل مو, 5:کش سر, 6:کش مو
149-Hook - 1:Hook ,2:,3:hook ,4:Hook ', 5:قلاب, 6:گیره, 7:ربودن, 8:گرفتار کردن, 9:کج کردن, 10:ضربه, 11:کلاهک دودکش, 12:کلاهک, 13:به دام انداختن, 14:بدام انداختن, 15:چنگک, 16:دام, 17:قلابدار کردن, 18:گیر, 19:تله, 20:اوردن, 21:گیر اوردن, 22:مج دام, 23:بشکل قلاب دراوردن, 24:گیر آوردن, 25:بشکل قلابد درآوردن, 26:دام مج, 27:علوم مهندسی: چنگک, 28:کامپیوتر: کد ماشینی که در یک ماژول یا پیمانه از سیستم عامل ج, 29:عمران: قلاب, 30:معماری: قلاب, 31:ورزش: ماهیگیری قسمت گود انحنای موج, 32:علوم نظامی: روشی که ناظرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکار, 33:قلاب زدن به, 34:مجازی دام, 35:به شکل قلاب درآوردن, 36:بشکل قلاب درآوردن, 37:با قلاب بلند کردن, 38:با قلاب گرفتن, 39:منشال, 40:نشبیل, 41:حلقه استوانه ای
150-miniature - 1:Miniature, 2:ظریف, 3:مینیاتور, 4:کوتاه, 5:کوچک, 6:ماکت نمونه کوچک, 7:ماکت/ مدل, 8:موضوع بسیار کوچک و ظریف, 9:ماکت, 10:نقاشی باتذهیب ، مینیاتور ، کوچک ، کوتاه, 11:نقاشی باتذهیب, 12:ریز رو گیر, 13:ریزفرتور, 14:ریزمونه, 15:نسخه بسیار ریز, 16:مینیاتر, 17:مینیاتور ابهامزدایی
151-Most Popular Names - 1:Most Popular Names,2:most popular names,3:Most Popular Names', 4:مجبوبترین نامها
152-Necklace - 1:Necklace,2:Necklace', 3:گردنبند, 4:طوق, 5:عقد, 6:گلوبند
153-Pin - 1:Pin, 2:سنجاق, 3:سوزن, 4:قلاب, 5:محور, 6:میله, 7:پونز, 8:گیرهلباس, 9:گیره, 10:پین, 11:گیرهکاغذ, 12:پایه, 13:سوزن ته گرد, 14:خار, 15:برآمدگی, 16:انگشتی, 17:میل, 18:ثابت کردن, 19:گیر افتادن, 20:دیودهای نوری, 21:دیودهای سوییچینگ و مقاومتهای متغیر وابسته به ولتاژ با این سا, 22:پایه پایه رسانای فلزی که از پوشش قطعه فعال یا غیر فعال خارج , 23:پین ساختار نیمرسانایی که ناحیه ذاتی با مقاومت بالابی میان دو, 24:یا توان دریافت شود معمولا پایهها به فاصله 0/1 ایچ روی مرکزها, 25:چوبی، سنجاق زدن به، باسنجاق محکم کردن، متصل کردن به، گیرافتا, 26:میخکوب کردن, 27:پرچ کردن, 28:دستگیره در, 29:نرینه, 30:میخ چوبی, 31:میخ کوچک ساعت, 32:محور کوچکی کهچیزی دورانبگردد, 33:گیرهسر, 34:در بولینگ میلهچوبی, 35:سنجاقزدنبه, 36:باسنجاق محکمکردن, 37:متصل کردن به, 38:پایه سنجاقی, 39:سنجاقزدن, 40:میله چوبی دربولینگ, 41:معماری: لولا, 42:سنجاق نقشه, 43:اشبیل, 44:ضربه فنی کشتی, 45:کامپیوتر: شماره شناسایی شخصی, 46:عدد شناسایی فردی, 47:میخ کردن, 48:میخ سنگ نوردی, 49:علوم مهندسی: میله, 50:عمران: سنجاق, 51:ورزش: چوب علامت روی چمن نرم نزدیک سوراخ, 52:اچمزی, 53:علوم نظامی: ثابت کردن, 54:بگردد, 55:محور کوچکی کهچیزی دوران, 56:محور کوچکی که چیزی دور آن بگردد, 57:میله چوبی, 58:شماره شناسایی شخصیمیخ کردن, 59:میلهچوب علامت روی چمن نرم نزدیک سوراخ میله, 60:اچمزی ورزشی]لولامیخ, 61:ثابت کردنسنجاقسنجاق, 62:دستگیر׀‡ در, 63:پیچ کوک, 64:پین بولینگ, 65:خار فلزی, 66:در جا میخکوب کردن, 67:سناق باشگاه خود را به نشان نامزدی به دختر دادن, 68:سناق سینه, 69:سناق گیسو, 70:محکم کردن با سوزن ته گرد, 71:مهره بولینگ, 72:میلچه, 73:میله کوچک, 74:وصل کردن با سوزن ته گرد, 75:پرچ, 76:نقشه برداری: یک میله فلزی نوکتیز با یک حلقه در انتهای آن که , 77:رزوه نر, 78:اشپیل, 79:شماره شناسایی فرد, 80:لوله اتصال, 81:لامل, 82:محور کوچک
154-Present Box - 1:Present Box,2:present box, 3:جعبه کادو
155-Ring - 1:Ring, 2:انگشتر, 3:حلقه, 4:طنین, 5:میدان, 6:گرد, 7:گروه, 8:رینگ, 9:بند, 10:عرصه, 11:ناقوس, 12:صدا کردن, 13:حلقه زدن, 14:محفل, 15:طوقه, 16:گود, 17:زنگ اخبار, 18:گرد آمدن, 19:حلقوی, 20:حلقهها, 21:جسم, 22:احاطه کردن, 23:زنگ زدن, 24:براکت, 25:حلقه ای فلزی که دور دندان قرار میگیرد و بر روی آن باکال تیوب, 26:هوک و… لحیم یا جوش داده میشود, 27:تلفن ، طنین ، ناقوس ، زنگ زدن حلقوی ، طوقه ، صحنه ورزش ، چرخ, 28:گرد امدن, 29:امدن, 30:طنین انداختن, 31:جسمحلقوی, 32:صحنه ورزش, 33:چرخ خوردن, 34:صدای زنگ تلفن, 35:رزه, 36:عمران: حلقه, 37:طنین انداختن صدای زنگ, 38:رینگ بوکس, 39:علوم مهندسی: عرصه, 40:کامپیوتر: احاطه کردن, 41:شیمی: حلقه, 42:علوم هوایی: حلقه, 43:عینکی, 44:زرفین, 45:پژواک شدن, 46:پهنه سیرک و غیره, 47:تبدیل به حلقه کردن, 48:حالت مازی, 49:حلقه مانند چیز, 50:دینگ, 51:رینگ مشت بازی, 52:سفارش دادن با زنگ زدن, 53:برنن, 54:بو مازی, 55:به صدا درآوردن ناقوس, 56:صحنه سیرک, 57:گرداگرد گرفتن, 58:محوطه سیرک, 59:میدان سیرک, 60:ناوردگاه سیرک, 61:نمود مازی, 62:ویژگی مازی, 63:سکانس بسته و محصور زنجیرها, 64:رشتهها یا قوسهایی که همدیگر را قطع نمیکنند, 65:ماشین تمام تاب رینگ
156-sharafolshams - 1:شرفالشمس
157-silk - 1:Silk, 2:ابریشم, 3:حریر, 4:پارچه, 5:خامه, 6:ابریشم خام, 7:ابریشمی, 8:نخ ابریشم, 9:نخ ابریشم مخصوص طراحی, 10:پارچهابریشمی, 11:لباس ابریشمی, 12:پارچ پارچه ابریشمی, 13:پرنیان, 14:الیاف ابریشم مانند, 15:کرک ابریشم مانند, 16:ابریشم پرورده, 17:کالای ابریشمی, 18:ابریشم طبیعی, 19:سیلک
158-Winding Ring - 1:Winding Ring, 2:انگشترحلزونی
159-majestic - 1:بزرگ 2:با عظمت 3:شکوهمند، باشکوه، فرهمند، باعظمت، شا هانه، شاهوار، بزرگ، خسرو 4:بزرگ جاه 5:با شکوه 6:شاهانه 7:خسروانی
160-bogus - 1:بزرگ 2:ساختگی 3:مهم 4:ساختگي 5:کيري 6:نادرست 7:غلط 8:تقلبی 9:صوری 10:عالی 11:ساختگی ، جعلی ، قالبی 12:قلابی 13:جعلی 14:کیری 15:دروغین
161-compass - 1:دایره 2:مدور 3:گرد 4:حدود 5:حوزه 6:دورزدن 7:پرگار 8:قطب نما 9:حيطه 10:دائره کش 11:وسعت 12:اختراع کردن 13:محدود کردن 14:حیطه 15:جهت یاب 16:فهمیدن 17:راکامل نمودن، باقطب نماتعیین، جهت کرد ن، محصور کردن، محدود ک 18:درک کردن 19:محصور کردن 20:نقشه کشیدن 21:n & vi & vt & adv & adj تدبیر کردن 22:مدار چیزی راکامل نمودن 23:باقطب نماتعیین 24:جهت کردن 25:مدور n حدود وثغور 26:تدبیر کردن 27:دایر دایره 28:جهتکرد کردن 29:علوم مهندسی: دوره 30:الکترونیک: قطبنما 31:عمران: قطب نما 32:معماری: قطبنما 33:نجوم: قطب نما 34:علوم هوایی: قطب نما 35:علوم نظامی: قطب نما 36:علوم دریایی: قطبنما 37:حدود و ثغور 38:قطب نماقطب نما 39:دورهقطبنماجهت یاب 40:قطب نماقطبنماقطب نماقطب نماقطبنماتدبیر کردن 41:ع کردن 42:دور زدن قدیمی 43:مسیر گردی را پیمودن 44:با قطب نما تعیین کردن 45:درک کردن: حدود و ثغور 46:دایره کش 47:اثر سطح محوری و صفحه محوری و نقشه برداری زمین شناسی بدون است 48:کمپاس 49:قطب نمتی مهندسی
162-damask - 1:حریر 2:گلدار کردن 3:حریر گلدار ومشجر 4:موج روی فولاد 5:عمران: سیاهی و یا رنگی که براثر خوردگی روی فولاد صیقلی ظاهر 6:پولاد خم پذیر و مو دار 7:حریر مو دار 8:پارچه دمشقی 9:قناویز 10:موها و شیارهای پولاد خم پذیر 11:بافت اطلس ابریشمی 12:بافت سرژه پنبه ای یا کتانی
163-ellipse - 1:بیضی 2:ادغام 3:حذف 4:بیضی ellipse 5:شکلی شبیه دایره یخ شده این شکل شامل تمام نقاط یک صفحه است: a 6:هاگ 7:شلجمی 8:تخم مرغی 9:هن بیضی 10:تخم مرغی شکل 11:بیضی هن 12:کامپیوتر: بیضی 13:نجوم: بیضی 14:علوم هوایی: بیضی 15:هندسه: بیضی 16:توم 17:هاگسان 18:هاگی 19:هندسه بیضی 20:قطع ناقص
164-ceremoniously - 1:رسمی 2:پای بند تشریفات وتعارف 3:باتشریفات 4:باتعارف 5:طی تشریفات
165-solemnly - 1:جدا 2:رسما 3:رسمی 4:گرفته 5:موقر 6:موقرانه 7:جدی 8:باتشریفات 9:بسنگینی 10:سنگین: بسنگینی 11:باایینوتشریفات 12:با آیین و تشریفات
166-linguistic variable - 1:بزرگ 2:متغیر کلامی 3:متغیرهایی نظیر کوچک 4:تقریبا زیاد و… که در محاورات روزمره از آن استفاده میشود
167-Kraft Bag - 1:ساک کرافت
168-Satin Tie - 1:کراوات ساتن
169-handmade - 1:Handmade, 2:دستباف, 3:دستساز, 4:دستی, 5:دست ساخت, 6:دست دوز, 7:دستي, 8:مصنوع دست, 9:یدی, 10:کاردست, 11:معماری: دست ساز, 12:بازرگانی: ساخته دست, 13:ع دست, 14:ساخته دست
170-Hat Hair Clips - 1:Hat Hair Clips, 2:کلاهگیرهای, 3:گیره مو کلاه
171-Mouse Pad - 1:Mouse Pad,2:Mouse-pad,3:Mousepad,4:Mouse-Pad,5:mouse-pad,6:mouse pad,7:Mouse Pad', 8:زیرموشی, 9:فروش عمده زیرموشی, 10:موسپد
172-official - 1:رسما 2:رسمی 3:قانونی 4:مامور 5:مقام 6:ادارهکننده 7:کارمند 8:صاحب منصب 9:اداری 10:و رسمی اداری، وابسته به منصب و شغل، شغلی، پزشکی دارو سازی م 11:تشریفاتی 12:موثق و رسمی 13:عالیرتبه 14:مقام رسمی 15:باتشریفات 16:پایهور 17:مامور عالیرتبه 18:قانون فقه: رسمی 19:روانشناسی: مامور 20:بازرگانی: رسمی 21:علوم نظامی: کارمند 22:قانون و فقه: رسمی 23:دیوان گر 24:طبق مراسم 25:مقاماتی 26:مقام مسوول
173-pocket - 1:Pocket, 2:جیب, 3:نقدی, 4:پاکت, 5:پولی, 6:کوچک, 7:پنهان کردن, 8:فرورفتگی, 9:زدن تشکیل کیسه در بدن ، کوچک ، جیبی ، نقدی ، پولی ، جیب دار , 10:جیب بری کردن, 11:کیسه هوایی, 12:تشکیل کیسه در بدن, 13:جیبی, 14:جیبدار, 15:درجیب گذاردن, 16:درجیبپنهان کردن, 17:بجیب زدن, 18:به جیب زدن, 19:کیسه هواءی, 20:علوم مهندسی: حباب, 21:محاصره شدن, 22:پیش رفتگی خط جبهه, 23:علوم نظامی: جیب, 24:درجیب, 25:چیره شدن بر خشم, 26:چیره شدن بر غرور, 27:در جیب گذاشتن, 28:انبانک, 29:جیب شلوار, 30:جیب زدن
174-smart - 1:Smart, 2:ناتو, 3:هوشمند, 4:زیرک, 5:زرنگ, 6:باهوش, 7:هوشمندانه, 8:زرنگ ، زیرک ، ناتو ، باهوش ، شیک ، جلوه گر ، تیر کشیدن از در, 9:شیک, 10:تیر کشیدن, 11:سوزشداشتن, 12:جلوه گر, 13:تیر کشیدن ازدرد, 14:تیر کشیدن درد, 15:کامپیوتر: هوشمند, 16:ازدرد, 17:جز زدن
175-Wrist Band - 1:Wrist Band, 2:النگو, 3:دستبند, 4:مچبند, 5:مچبند کشی, 6:بند, 7:سراستین, 8:مچ پیچ, 9:سر دست, 10:سرآستین
176-Rasool Name Necklace - 1:Rasool Name Necklace, 2:گردنبند اسم رسول
177-Cheap Box - 1:جعبه ارزان
178-Jewelry Charm - 1:پلاک زیورآلات
179-gigolo - 1:ژيگولو 2:ژيگوله 3:ژيگلو 4:شیک 5:ژیگولو 6:جوان جلف 7:ژیگوله 8:ژیگلو
180-numerous - 1:بزرگ 2:زیاد 3:سنگین 4:متعدد 5:چندین 6:کثیر 7:فراوان 8:بسیار 9:بیشمار ، بسیار ، زیاد ، بزرگ ، پرجمعیت ، کثیر 10:بیشمار 11:پرجمعیت 12:بسیار زیاد
181-self recording - 1:خود بخود ثبت کننده 2:خودنویس 3:ثبت کننده به طور خودکار مانند زمین لرزه نگار خودنگار
182-silk cloth - 1:حریر 2:پارچهابریشمی
183-smart 3 - 1:ناتو 2:زیرک 3:باهوش 4:شیک 5:سوزشداشتن 6:جلوه گر 7:تیر کشیدن ازدرد 8:هوشمندزرنگ
184-Batman Ring - 1:رینگ گربه ای 2:رینگ شاخدار 3:حلقه شاخدار 4:حلقه گربه ای 5:رینگ بتمن 6:حلقه بتمن
185-Wholesale Ring Box - 1:جعبه انگشتر عمده
186-formally - 1:رسما 2:رسمی 3:ظاهرا 4:معمولا 5:شکلا 6:عارضی 7:شبیه 8:تفصیلی 9:از نظر شکل، شکال، دیسانه، رسما، به طور رسمی، صریحا، مطابق ای 10:لباس رسمی شب 11:صریحا 12:دارای فکر 13:مقید به آداب ورسوم اداری 14:مطابق ایین واداب 15:بارعایت تشریفات 16:با رعایت 17:رسما « 18:صریحا» 19:مقررات رسمی یا اداری 20:از نظر شکل 21:به طور رسمی 22:مطابق تعریف 23:به طور صوری
187-Gift Box - 1:Gift Box,2:gift box,3:GiftBox, 4:جعبه هدیه, 5:جعبه کادو, 6:جعبه کادویی, 7:باکس هدیه
188-Mouse Carpet Rug - 1:Mouse Carpet Rug,2:mouse carpet rug, 3:قالی فرش موس, 4:موس پد فرشی
189-persianherizdesignmousepad - 1:Persian Heriz Design Mouse Pad,2:persian heriz design mouse pad, 3:پدموسفرشیپرشینهریس
190-Termeh Gift Box - 1:Termeh Gift Box,2:termeh gift box, 3:جعبه هدیه ترمه, 4:جعبه ترمه متنوع
191-dapper - 1:تمیز 2:زرنگ 3:زنده دل 4:تمیز ، شی ک ، زنده دل ، زرنگ 5:شیک
192-flimsy - 1:شل وول 2:پوشالي 3:زپرتي 4:بي دوام 5:مقوايي 6:سست 7:سست ، بی دوام ، شل و ول ، ناک 8:بی دوام 9:پوشالی 10:ناک 11:بیخودی 12:زود خراب شو 13:سست و بی دوام 14:زپرتی 15:مقوایی
193-function - 1:رسمی 2:عمل 3:فعالیت 4:ماموریت 5:مقام 6:نقش 7:کار 8:کارآیی 9:کارکرد 10:عملکرد 11:عامل 12:تابع 13:کار افتادن 14:عمل کردن 15:وظايفه 16:دستورالعمل 17:وظیفه 18:کار کردن 19:کارایی 20:عمل خاص یا طبیعی یک عضو 21:تابع عددی کمیت عددی که دارای مقدار متناهی به ازای هر مقدار ا 22:تابع کمیتی که مقدار آن به سک یا چند کمیت دیگر وابسته است 23:طرز کار 24:تابع ، طرز کار 25:وظیفه داشتن ، ایین رسمی ، کار کردن ، طرزکار ، کارایی ، فعالی 26:پیرو 27:پیشه 28:ایین 29:کار ویژه 30:وظیفه داشتن 31:ایفاء 32:ایینرسمی 33:کنش کردن 34:اءین رسمی 35:کلمات مرتبط 36:قانون فقه: وظیفه 37:علوم مهندسی: تابع 38:کامپیوتر: کار 39:عمران: دستورالعمل 40:معماری: خاصیت وجودی 41:روانشناسی: تابع 42:بازرگانی: نقش 43:علوم نظامی: عمل کردن 44:ایفای 45:قانون و فقه: وظیفه 46:آیین رسمی 47:کلید کار 48:پذیرایی رسمی 49:پردازه ریاضی 50:تابع ریاضی 51:خویش کاری 52:عمل کردن به عنوان چیزی 53:کاربرد داشتن 54:کرد و کار ریاضی 55:وظایفه 56:ریاضیات و غیره 57:ﺗﺎﺑﻊ 58:دستوری برای اعلان کردن یک کد
194-Gown - 1:روپوش 2:لباس شب 3:خرقه 4:جراح، لباس فارغ التحصیلی، لباس مراسم پایان تحصیالت، روپوش قض 5:جامهبلند زنانه 6:مانتو 7:قانون فقه: جبه 8:قانون و فقه: جبه 9:جامه بلند و گشاد 10:روپوش اتاق عمل 11:روپوش جراح 12:روپوش قضات و کشیشان 13:گاون 14:لباس فارغ التحصیلی 15:مجلسی
195-Pen - 1:حیوانات 2:صخره 3:قلمخودکار 4:خودکار 5:بستن 6:آغل 7:خامه 8:نگاشتن 9:قلم 10:کلک 11:نوشتن 12:اغل 13:خانه ییلاقی 14:شیوهنگارش 15:حیواناتاغل 16:درحبس انداختن 17:درحبس انداخت 18:در آغل کردن 19:حیوانات آغل 20:حبس خودمانی 21:خباک 22:در زاغه نگهداری کردن 23:گودانی 24:عنوان مزبور 25:برآمدگی سنگی 26:یک برآمدگی سنگی سوزنی شکل 27:در جنوب غربی ایالات متحده 28:بسیار متداول میباشد 29:ریشه کلمه: واژه ای اسپانیایی به معنای صخره یا سنگ 30:قلم نوشتافزار
196-fractional - 1:کسری 2:کوچک 3:جزیی 4:اعشاری 5:برخه ای 6:روانشناسی: کسری 7:ریزه ای 8:ریزه ریزه 9:برخه ای ریاضی 10:پاره سان 11:پاره گونه 12:شکنشی 13:کسری ریاضی
197-Name Plate - 1:پلاک 2:پلاک اسم 3:پلاک مشخصات 4:پلاک نام 5:نام پهنه
198-modish - 1:شیک ، مدپرست 2:شیک 3:مدپرست
199-swagger - 1:مغرور 2:خود فروشانه گام زدن ، با تکبر راه رفتن ، کبر فروشی ، خودستای 3:باتکبر راه رفتن 4:شیک 5:خودستایی 6:خود فروشانهگام زدن 7:کبر فروشی 8:انگلیس شیک 9:کبرفروشی فروشی 10:خودستاءی 11:شیک انگلیس 12:علوم نظامی: چوب تعلیمی 13:رفتار افاده آمیز 14:رفتارخود نمایانه 15:با فیس و افاده گام برداشتن
200-teeny - 1:ریزه 2:کوچک 3:ریز 4:ریز ، ریزه ، کوچک ، ناچیز 5:ناچیز
201-trig - 1:دویدن 2:فعال 3:مسابقه 4:قابل اعتماد 5:سرحال 6:خندق 7:منبسط 8:وفادار 9:چهارنعل رفتن 10:علامت گذاشتن 11:شیک 12:از حرکت بازداشتن 13:خودارا 14:خط شروع مسابقه 15:تروتمیز 16:از حرکت بازداشتن مثل چرخ ماشین 17:خودآرا 18:از حرکتب بازداشتن مثل چرخ ماشین 19:ترتر وتمیز 20:خط شروع 21:ع مسابقه